مای هیرو اکادمی[پارت۸۶]

*بعد چند ساعت*

یورو''ایزاواااااااا سنسههههههههههه
ایزاوا''بدون داد زدن میتونی حرف بزنی
یورو''خب میگم چرا حالا وایسادیم
آیزاوا''خودت الان میفهمی
یورو''های سنسه
ماندالی''یورو-چان چقدر بزرگ شده
یورو''ماندالیییییییییییییییییییی
پیکسی باب''اره اره
یورو''اخر نگفتین چرا اینجا وایسادیم
اسویی''نکنه
کیریشیما''فکرای بد نکنید دیگه
ماندالی''این ساعت دقیق نه نیمه صبحه اگر فعرز باشید تا ظهر برسید

بعد هم تا عجله میخواستن داخل اتوبوس بشن بعد همگی از سخره اوفتادیم من خودمو با تلپولت آوردم پایین تا کثیف نشم یکم جلو تر رفتیم که چندتا غول سنگی جلومون بودن پس بهشون حمله کردیم من از کوسه تباهی استفاده کردم که همشونو پورد کردم هرچند تا که میومد جلو با کوسه تباهی پورد میشد

*دوباره بعد از چندین ساعت*
خدا داره با من شوخی میکنه هرچی انرژی داشتمو از دست دادمممممممممم که الان هم روی شونای باکوگو بودم

پیکسی باب''ولی راستش فکر میکردم بیشتر صولش بدین فکر کنم